پارادوکس جنون
۱۳۹۰ آبان ۱۴, شنبه
پسر تحمل شنیدن این را نداشت که بابایش بگوید اگر جنگ شد می روم می جنگم. به بابا گفت بخواب. داد زد
گفتم می برمتان روستا.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر