۱۳۹۱ آذر ۸, چهارشنبه

خیانت و جنایت ناخودآگاه

نمی دانم احساسات آنی و لحظه ای ناخودآگاه چقدر نشانگر انسانیت فرد است. فردی که در حالت عادی هیچ گاه این احساس یا کنش را ندارد و حتی به راحتی نفیش می کند. یک آنِ کمتر از آن، احساس کردم که قربانی شدن این دوست، برای اثبات عشق به تو اتفاقی خوش است؛ عشقی که نیاز به اثبات ندارد. من اسم این احساس را جنایت می گذارم و حتی خیانت. قربانی کردن دیگران یا قربانی شدنشان برای هدف دیگری نباید کوچک شمارده شود. این آغاز جنایت های بزرگ است. نترس! این احساس آنی ناخودآگاهم بود. اما باید خودم بترسم که این احساس آنیِ ناخودآگاهم بود.