۱۳۹۶ بهمن ۳۰, دوشنبه

بروم یا نروم

حوصلهٔ توییتر را ندارم. روزی دیدم حوصلهٔ اینستاگرام را ندارم و حذفش کردم و تمام. توییتر چیزی برای یاد دادن ندارد. حتی چیزی برای شادکردن. ستیزه‌جو شده است. شده است سخنگوی بلاها و مصیبت‌ها؛ یک سخنگوی ناآگاه. حال و هوای بالاترین دارد. اینکه خودت باشی و خودت، سخت است. «بی‌شناسنامه‌»ها زیاد شده‌اند. این‌ها آمدند توییتر را «فتح‌» کنند و آن‌ها هم آمدند برای «فتح». میان ستیزه‌جویان دو طرف زندگی‌کردن سخت است؛ مبارزه‌ای علیه دو طرف. این بودجه‌اش را بالا برده و آن هم بودجه‌اش را. آدم‌های عادی و خارج از حلقهٔ این و آن، میان‌ هیاهوی این و آن می‌نویسند. گاهی آدم حوصله‌اش سر می‌رود. از اینکه هیچ چیز ندارد. پر است از هیاهوی این و آن. 

هیچ نظری موجود نیست: