۱۳۹۹ آبان ۲۴, شنبه

لجبازی یا مقاومت؛ سوت رابین‌هودی

نسبت به آنچه می‌نویسم مواضع تندتری دارم. یعنی نوشته‌هایم پر است از محافظه‌کاری. به گمانم دلیلی ندارد به خاطر باوری -آن‌هم که احتمال خطا درش هست- که تأثیری بر جامعه ندارد، به دردسر بیافتم. البته این به معنای نفی تلاش مدنی برای کاستن رنج در جامعه نیست؛ اما گاهی گفتن یا نگفتن گزاره‌ای مثلاً دربارهٔ شخص الف هیچ کمکی نمی‌کند. بگذریم.
اما همه دلیلم این نیست که به خاطر دردسر احتمالی محافظه‌کاری می‌کنم و کلماتم را غربال می‌کنم. افرادی هستند که می‌خواهند مرا و دیگران را بکشانند به بیان موضعی تند و تیز. موضعی که دغدغهٔ من نیست یا دغدغهٔ اصلی نیست. احساس می‌کنم بیان پس از فشار این گروه، نوعی تسلیم شدن و همراهی با آنان است. برایم گاهی آزادی شخصی مهم‌تر از بیان مسئله‌ای اجتماعی است. به یاد دارم نکته‌ای را که چند سال قبل بی‌هیچ فشاری گفته‌ام، حاضر نبودم پس از اینکه گروهی می‌گفتند چرا فلان موضع را نگرفتی، تکرار نکنم. نه اینکه به آن باور نداشته باشم، می‌خواستم بگویم من با موج شما چیزی نخواهم گفت. شاید هم نوعی لجبازی باشد برای ناهمرنگ‌شدن با جماعت. یواش‌یواش به سمتی رفته‌ام که هر چه را همه درباره‌اش سخن می‌گویند، من نمی‌گویم و یا با تأخیر می‌گویم. اگرچه باز هم در پساپرده این موج حتی آنهایی را که مقاومت/لج‌بازی می‌کنند، با خود همراه خواهد کرد.  اسم این مقاومت و لج‌بازی را که شبیه بی‌اعتنایی است گذاشته‌ام «سیاست سوت رابین‌هودی».

هیچ نظری موجود نیست: