۱۳۹۹ آبان ۲۴, شنبه

اینستاگرام و احساس فقر نسبی

گسترش اینترنت و فراگیری گوشی‌های هوشمند، شبکه‌های اجتماعی را که در ابتدا رنگ و بوی نخبگانی داشت، به سمت همرنگ‌شدن بیشتر با جامعه برد. هر چه اینترنت و گوشی‌های هوشمند به دست افراد بیشتری می‌افتاد، شبکه‌های اجتماعی بیشتر شبیه کوچه و خیابان می‌شد. تلگرام و اینستاگرام در ایران نسبت به شبکه‌های دیگر نفوذ بیشتری دارد. یکی از تبعات فراگیری اینستاگرام، نامداری برخی از پولداران است و هر تصویری از اینان نمایش تجمل و پولداری است حتی اگر چنین قصدی نداشته باشند. خانه‌های بزرگ، غذاهای رنگارنگ، وسایل گران‌قیمت و ... این تجملات -که شاید در نگاه آن فرد پولدار تجمل نباشد- هر روز جلوی چشمان بسیاری از مخاطبان که نمی‌توانند آن وسائل را دارا باشند، رژه می‌روند. تجملاتی که در نبود شبکه‌های اجتماعی به ندرت به چشم متوسطان و فقیران می‌آمد. ما به ندرت در خیابان‌ها پورشه یا بنز می‌دیدیم؛ اما الان هر روز در کوچه‌پس‌کوچه‌های اینستاگرام بنزها و پورشه‌ها خودنمایی می‌کنند. عجز من و ما از داشتن این زندگی که هر روز جلوی چشم من است، مرا به سمت احساس فقر و نداری می‌کشاند. در دنیای بدون اینستاگرام، من در محله‌ای زندگی می‌کنم که معمولاً همه مثل همند با تفاوت اندک. در مدرسه‌ای درس‌خوانده‌ام که سطح زندگی همه تقریباً شبیه هم بوده و ... این همرنگی و همراهی در دارایی زندگی، آن احساس فقر را کمرنگ می‌کند. اما همواره در چشم بودن دارایی هنگفت دیگران باعث پررنگ‌شدن احساس نداری می‌شود. اگر این ادعا درست باشد، شاید بتوان گفت اینستاگرام می‌تواند به افسردگی و حتی سرخوردگی اجتماعی منجر شود. 

هیچ نظری موجود نیست: