۱۳۹۸ خرداد ۲۰, دوشنبه

معنا، امروز، فردا


روز اول داستان اسنپ و پیاده‌کردن دختر، برخی دوستان ارزشی، چارخط #تحریم‌اسنپ را زدند و چند نفری می‌گفتند «اسنپ ارزشی» راه بیاندازیم و یکی نوشته بود با چند سرمایه‌گذار صحبت کرده است.
من اینها را خواندم، نوشتم «من نه طرفدار آن دخترم و نه طرفدار راننده، طرفدار جامعه‌ام؛ جامعه را چند پاره نکنید» خب منظورم به گمان خودم روشن بود. اینکه برخورد با آدم‌ها با سبک زندگیِ دیگر و دیوارکشی بین این باور و آن باور و تحمیل سبک زندگی به دیگران، شکاف در جامعه است. دعوا، دعوای دو نفر نیست، دعوای راننده و دختر نیست، مهم جامعه است که باید حفظ شود . بحث، فرد نیست. بحث تحمیل سبک زندگی خاص به جامعه متکثر است. بحث ایجاد دو دستگی میان آدم‌های جامعه است.
اتفاق جالب این بود که فردا اسنپ بیانیه‌ای داد و آن ارزشی‌ها چارخط خود را برداشتند و یکهو مخالفان حکومت همان چارخط #تحریم‌اسنپ را زدند. من هم سوت‌زنان به کار خویش مشغول بودم. دوستی برایم جیکی فرستاد که ناآگاهی دشنام داده بود به من. جالب این بود، حرف مرا علیه خود فریاد می‌زد. با برگشتن ورق «تحریم اسنپ» آنچه من دیروز نوشته بودم، معنایی دیگر پیدا کرد. جالب اینکه «ریش» بخشی از معنای نو بود. ساما ریش دارد پس ساما ارزشی است و طرفدار گشت ارشاد و طرفدار راننده پس منظورش این بوده که باید آن دختر را مجازات کرد.
من صریحاً نوشتم که گشت ارشاد و این رفتارها «شکاف در جامعه» است و بعد تحلیلگر مسائل خاورمیانه آمده نوشته چرا نمی‌گویی «گشت ارشاد شکاف در جامعه است».
مشکل نبود تفکر انتقادی نیست. مشکل نفهمیدن گزاره‌های ساده «هر کس سیبیل داره، خان دایی نیست» و «هر کس کلاه داره، آقاجون نیست» و «هر کس ریش داره، یامین‌پور». از فهم همین گزاره‌های ساده عاجزند. متن را بر اساس ریش تفسیر می‌کنند و حکم صادر می‌کنند.

هیچ نظری موجود نیست: